منو قطره

کادر در تصویرسازی

در این مقاله با اهمیت "کادر" در تصویرسازی آشنا می شویم

برای مشاهده اسلایدها را ورق بزنید

" اهمیت و کاربرد کادر در تصویرسازی "

کادر در تصویرسازی نقش مهمی دارد؛ زیرا هم فضای داخل تصویر به آن وابسته است وهم فضای خارج آن، کادر است که به مجموعه عناصر در تصاویر هویت می بخشد وآنها را به عنوان مجموعه معنایی مطرح می کند.

زیرا تصویر یک ساحت مکانمند است و وجود کادر، عناصر یا نشانه های این ساحت مکانی را دارای بعد، ارزشهای اندازه، هویتی ونسبت و رابطه یا دیگر عناصر می کند؛ این یعنی حضور.

تا زمانی که تصویری کادر نداشته باشد. نمی توان برای آن معنا یا هویتی قائل شد، درست زمانی که حتی یک عنصر یا یک نقطه در یک کادر با هر فرمی قرار گیرد، دارای ارزش های مختلف و حضور می گردد و قابل تفسیر می شود.

اولین ویژگی کادر در تصویرسازی:

اولین ویژگی در صفحه دو لَت، کادرهایی پی در پی است که اندازه های یکسانی ندارد.

تصویرگر هرجا قصد داشته تا اهمیت عنصر یا موضوعی را نمایش دهد، اندازه کادر را تغییر داده است.

ما با دو نوع کادربندی مواجهیم : اول، کادر یا مرزی که قلمرو با محدوده تصویر را به طور کلی برای ما مشخص می کند.

دوم، کادرهای کوچکتر و پیوسته که پیوند میانشان مخفی نیست، بلکه کاملا آشکار است به این صورت که رابطه با پیوندی خطی و روایی میان آنها برقرار است.

شاید بتوان گفت مهمترین کیفیتی که در این دو لَت  روبه روی هم دریافت می شود«حرکت» است، چیزی که بیننده را از اولین کادرسمت چپ در بالا به کادر نیم صفحه سمت راست و صفحات بعدی می کشاند.

رمان های گرافیکی:

یکی از ویژگیهای مهم رمانهای گرافیکی این است که خالق اثر در زمان سازماندهی، در اندازه و تعداد کادرها و نماها محدودیتی برای خود قائل نیست وآن را به فراخور موضوعی که قصد بیانش را دارد، انتخاب می کند؛ به همین دلیل هم ممکن است در یک کتاب با تعدد نماها ، اندازه کادرها و حتی فرم آنها مواجه باشیم(مانند آنچه در تصویر اسلاید قبل دیدیم.)

تصویرگر:

تصویگر بر اساس موضوعات و احساسات موجود در هر بخش ، در اندازه و فرم کادرها تنوع ایجاد کرده است . در لَت سمت چپ، برای تاکید بر احساسی که شخصیت از رها کردن خانه و خانوادهاش در خطر دارد، کادر را بزرگتر از دیگر کادرهای مجورش درنظر می گیرد و از مولفه سبکی سورئالیستی (بازی با اندازه ها) برای بیان این احساس بهره می برد. همچنین او کادر مربع را برای بیان انتخاب می کند که حالتی از امنیت و سکون دارد.

فرم قرارگیری:

اما فرم قرارگیری شخصیت و دستهای او، چمدان، زن و میزی که روی آن نشسته اند و شکلی که پشت پنجره است، اریب است؛ حالت اریب نشان از ناآرامی و عدم سکون است که در تضاد با امنیت وسکون موجود در فرم کادر است یا به بیان دیگر، امنیتی که مرد مهاجر درآن قرار دارد.

این نشان از احساس نگرانی مرد مهاجر در رها کردن همسر و فرزند خود در محلی ناامن است.(موجود ناشناخته پشت پنجره)

پلان سوم:

در پلان سوم تصویر قرار دارد که اشاره به اولویت های ذهنی مرد مهاجر دارد.

این فرم، سوژه بر اساس تجربیات مشابهی که از حس ناامنی یا دلتنگی داشته است، بامرد مهاجر یا همسر و فرزند او هم ذات پنداری می کند.

در لت سمت راست نیز، پس از چندکادر متوالی که حکایت از حس دلتنگی و تنهایی مرد مهاجر دارد، در یک کادر نیم صحنه و مستطیل شکل، برای تاکید بر تنهایی عامل گفتمانی و همچنین تعدد شخصیت هایی که همچون مرد مهاجرت کرده اند.

نمای بیرونی از ساختمانی به نمایش گذاشته می شود که شخصیت اصلی درآن اقامت کرده است.

فرم مستطیل شکل کادر نیز در بیان عمق تنهایی مرد مهاجر و نمایش افراد شبیه به او انتخاب شده است.

از طرفی می توان این کادرهای بزرگتر را نوعی ناپیوستگی گفتمانی به شمار آورد که کادرهای متوالی وپی در پی  را که درحال بیان خطی یا روایی است، دچار گسست کرده است.

در اولین کادربزرگتر در لت چپ، تصویر از اندازه، زاویه دید، نما، پلان بندی و مولفه های سبکی، دچار تغییر می شود و از منطق روایی و تجسمی دیگر کادرها پیروی نمی کند؛ این، نوعی گسست در ساختار متوالی کادرهاست که سوژه را متوجه خود می کند.

اما در دومین کادر بزرگتر در لت راست، تصویر به لحاظ اندازه و فرم، نما و پلانبندی دچار تغییر می شود؛ اما تصویر بر اساس منطق روایی دیگر کادرها پیش می رود.

در تصاویر قبل ، نماهایی کلوزآپ از چهره زن ، دختر، و نماهایی مدیوم شات از فضایی که مرد درآن قرار دارد در دو یا سه پلان قابل تشخیص است.

در صورتی که در این تصویر، دوربین به عقب رفته است وما در نمای لانگشات چهره مرد را تشخیص نمی دهیم.

همچنین تقدم و تاخری بر دیدن عناصر وجود ندارد. چیزی که باعث گسست در حرکت تصاویر می شود، تغییری است که بر اساس ساختار روایی و حرکت زومآوت، ببینده با آن مواجه می شود؛ نمایی بسته از ساختمان محل سکونت مرد مهاجر با تعدد عناصر(پنجره ها) و روابط محتوایی آنها (مهاجرت)

نتیجه گیری:

با این ساختار نتیجه می گیریم که کادرهای متوالی وپی درپی با اندازه ها ، نماها و عناصرمختلف، نظام «داشتن» و«نداشتن» را برعهده دارند.

سوژه با خوانش و گذر از هر کادر به درک کادر بعدی می رسد و ساختار روایی و حرکت خطی شکل می گیرد.

اما در این میان اتفاقات ، افراد یا موضوعاتی با تغییر در منطق روایی و تجسمی اهمیت پیدا می کند.

اهمیت و کاربرد کادر در تصویرسازی را در اینستاگرام قطره بخوانید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ورود و ثبت نام قطره