میل شدیدی به نقاشی کردن، برای من، از حدود سه سالگی اتفاق افتاد. از اون به بعد بیشترین فعالیتی که در روز بهش می پرداختم همین بود. به الطبع از همون کودکی راه من مشخص شد. نه تنها خودم می دونستم که قطعا مسیر دیگه ای به غیر از نقاش شدن رو انتخاب نخواهم کرد. بلکه همه دوستان و آشنایان هم اینو می دونستن. هنرستان رفتم . بعد هم دانشگاه. هر دو جا گرافیک خوندم گر چه علاقه قلبیم همیشه به تصویرسازی بود. فعالیت حرفه ایم رو با روزنامه ی نوروز شروع کردم. بعد از اون با مجلات کودک و نوجوان زیادی کار کردم. در نمایشگاه های مختلفی شرکت کردم و تجربیات خوبی به دست آوردم. ورود به حیطه کارهای دکوراتیوی و استفاده از تصویرسازی روی وسائل روزمره و تزئینی ، از لباس و کیف و کفش گرفته تا طاقچه و کمد وصندلی، همیشه یکی از پررنگ ترین علاقه مندی هام بوده.